در اين اوضاع كلاغها هم مهاجرت مي كنند !

یزدفردا : محسن اختیاری وبلاگ نویس فرهنگ و هنر نوشت:آلودگي هوا ، معضلي كه دستاورد دستاوردهاي تكنولوژي و ماشين است ، معضلي كه تا پيش از يك قرن قبل ، آنچنان جايي در ذهن و افكار بشر و بخصوص دانشمندان بشري نداشت ، اما رشد فزاينده صنعت و ماشينيزم در قرن بيستم و به تبع ، آلودگي ناشي از آن ، لايه اوزوني راكه ميليونها سال بر گرد كره زمين حيات را محافظت مي كرد ، به طرفه العيني از حيث زمانهاي زمين شناختي سوراخ كرد و حاصل آن بيشمار بيماري و سرطان و مرگ و مير و نابودي چرخه هاي حياتي و بسيار عوارض ديگر بود .

و در اين شرايط بود كه زنگ خطرهايي به صدا درآمد ، اما از آنسو هم رشد علم و تكنولوژي و صنعت بويژه از انواع با سوختهاي فسيلي و بسيار آلاينده سرعتي فزاينده تر مي يافت بگونه ايكه اين فرايند تكاملي علم و صنايع دستاورد آن در چند دهه اخير شايد بيش از چند هزاره قبل از آن در حيات انساني بر زمين باشد.

ودر اين وانفساي رقابتهاي كوركورانه انساني در مسير جنگها و اهدافي كه هر از چند گاه فاجعه بار براي نسل انسان ، و ليكن به دليل سرگرمي و عدم توجه گردانندگان آن به مسائل بسيار مهمتري همچون حيات زمين كه عمدتا ناشي از ناآگاهي نوع بشر بوده است ، روز به روز بر آلودگيها و نابودي اكوسيستمهاي طبيعت افزوده و همزمان سوراخ هم بزرگتر شده !.

ودر احوالاتي كه جاه طلبيها ، انسان را سرگرم در فتح كهكشانها و جستجوي مكانهايي جديد براي حيات در ديگر گوشه و كنارهاي جهان پهناور نموده بود، آنها كه خطر را احساس و لمس مي كردند ناچار شدند صداي زنگ خطرها را بيشتر و بلندتر كنند ؛ كه اگر حواسمان به سمت چيزهاي ديگر معطوف باشد ، و با اين روند در پيش ، در آينده اي نزديكتر از آنچه فكرش را بكنيم همين نقطه بسيار ناچيز از جهان خلقت را هم كه در قياس با هستي آفريده خداوند بيشتر به مقياس نانو شبيه است ، به دست خود از دست خواهيم داد .

در ادامه اين فرايندها ، بحثها و موضوعات علمي جديدي پديدار شد همچون پديده هاي گلخانه اي ، ذوب شدن يخهاي قطبي و بالا آمدن سطح آب اقيانوسها ، كه اگر چه ظاهرا ما در مملكت خودمان از اين بابت آسوده سر بر بالين مي نهيم ، ولي بندگان خدا در جزيره و كشوري مانند مالديو ، از هم اكنون در پي يافتن مكاني در گوشه اي از كره زمين مي گردند ،

كه تا چند سال ديگر كه تمامي كشورشان به زير آب اقيانوسها فرو رفت ، جايي براي زندگي داشته باشند ، كه خريدن ملك هم در اوضاع اقتصادي اكنون جهان آسان نيست ؛ و اين واقعيت است ، نه شوخي و ظنز .

خوشبختانه با افزايش آگاهي و درك بشري در اين زمينه بخصوص در سالهاي اخير ، توجهات شايسته اي بويژه از جانب برخي كشورهاي پيشرو در زمينه علوم محيط زيست به اين مسئله بسيار مهم معطوف شده و اقدامات درخوري نيز انجام گرفته ، بطوريكه در بسياري كشورها اجراي برنامه هايي مانند احياء جنگلها و بازسازي بسياري عرصه هاي طبيعي و حيات وحش رو به نابودي و انقراض ، را شاهد بوده وهستيم ؛ از سوي ديگر گرايش كلي دنيا به استفاده از انرژيهاي نوين مانند انرژي خورشيد ، انرژي الكتريكي بخصوص در خودروها در اروپا ،انرژي باد در كشورهايي نظير هلند ، استفاده از انرژي گرمايشي نهفته در درون زمين در كشورهاي مناطق سردسيري مانند اسكانديناوي ، نروژ ، دانمارك ،بلژيك ، استفاده از انرژي حاصل از جزر ومد دريا ، و در ادامه مباحث جديدتري همانند توليد انرژي از بستر جاده ها با استفاده از حركت اتومبيلها يا انرژي حاصل از حركات تماشاگران در استاديومهاي ورزشي يا حتي مراكز پر رفت و آمد ديگري مانند پياده رو خيابانها و بسيار بسيار موارد نامحدود ديگري كه خداوند عالم امكان آنرا براي بشر فراهم نموده و ليكن اندكي توجه و تلاش مي طلبد ، بدور از خودخواهيها و سلطه طلبيها .

البته در كشور ما شايد در برخي زمينه ها از بسياري كشورهاي پيشرفته دنيا عقب باشيم كه رسيدن به آن همت مضاعف مي طلبد ، بعنوان نمونه رشد چشمگير استفاده از وسائط نقليه الكتريكي شارژي در كشورهايي مانند اتحاديه اروپا و حتي بسياري كشورهاي آسيايي همچون كشورهاي جنوب شرق آسيا ، كه ديگر بجاي احداث جايگاههاي سوخت بنزين و گازوييل و امثال آن ، جايگاههايي كاملا مشابه با دستگاههاي شارژ كاملا مشابه از نظر ظاهر ، بطور روزافزون در حال گسترش است كه حتي انرژي الكتريكي لازم براي شارژ باتريهاي وسائط نقليه نيز از سلولهاي خورشيدي نصب شده بر روي سقف جايگاه مهيا ميشود،كه با يك هزينه ناچيز اوليه تامين اين انرژي وسوخت كاملا مجاني خواهد بود .

اگر از ادامه اين بحث بسيار مفصل بگذريم چندي پيش شاهد خبري بوديم مبني بر اينكه ، اهواز، آلوده ترين شهر دنيا !،كه البته قطعا ملاكها و معيارهايي براي سازمانهاي جهاني اعلام كننده وجود دارد ؛ و خبر جالبتر ولي تاسف برانگيزتر اينكه ، اگر در چند سال گذشته اهالي

كلانشهري مانند تهران بدليل آلودگي روز افزون هوا نسبت به سالهاي پيشين ، بسيار كمتر شاهد حضور كلاغها و قار قارشان كه بعضا در فصولي از سال بسيار خاطره انگيز مي نمود ، بوده اند .

اگر يادمان نرفته باشد در همين سال گذشته ، براي رفع معضل ناچار به استفاده از هواپيماهاي سم پاش شصت سال قبل ، براي آب پاشي و رفع آلودگي از تهران شديم ، كه اگر خداوند خودش به دادمان نرسيده بود و باران رحمتي نازل نمي كرد ، معلوم نبود چه مي شد ، باز هم خدا را شكر .

اخبار اخير حكايت از آن دارد كه در برخي شهرهاي بزرگ ديگر مانند اصفهان هم اين پديده مهاجرت از سرناچاري بدليل نبود هواي سالم و كافي يا هر چيز ديگري مد شده و ديگر مردم كمتر شاهد حضور خاطره ساز كلاغها در گوشه و كنار شهر و بخصوص پاركها هستند .

چندي بود كه اخباري از تاثيرات خشكسالي و خشك شدن زاينده رود بر افسردگي مردم اصفهان مي شنيديم كه انصافا حق دارند ، چون تجربه شخصي حضور چند ساله در اين شهر وجود دارد ، كه طراوت زاينده زنده رود انگيزه مستحكمي بود براي خروج از خانه و خوابگاه و دمي آرامش در حاشيه آرام و باطراوت آنروزهاي رود ، بخصوص مشاهده انبوه متنوع گونه هاي مرغان مهاجر بر روي رودخانه در مجاورت پلها در ماههاي آخر سال كه به تمناي تكه ناني هجوم مي آوردند ، خاطره اش ماندني است ؛ وشايد اين اندوه و افسردگي تا حدودي دامن كلاغها را هم گرفته ، مزيد بر علت شده باشد .

به اميد فرداهايي بهتر كه با عنايت و احترام بيشتر همگان اعم از مردم و مسئولين به محيط زيستمان ، از زيستمان بيشتر لذت ببريم و آنرا به مخاطره نيافكنيم .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا